پس رابطه چیست؟ این روشی برای توصیف رابطه بین افراد (یا گروه هایی از مردم) است که از نزدیک وجود دارد و آنها به خوبی (هماهنگ) ارتباط برقرار می کنند. با این حال، باید واضح باشد که چرا ما می خواهیم سعی کنیم با مردم ارتباط برقرار کنیم. این به ما اجازه می دهد تا تأثیر بیشتری داشته باشیم و تأثیر بیشتری بر افکار آن شخص داشته باشیم.
راههای مختلفی برای برقراری ارتباط با کسی وجود دارد، سادهترین و رایجترین راه این است که زبان بدن و حرکات بدن طرف مقابل را منعکس کنید.
مثلاً فرض کنید دو نفر روبروی هم نشسته اند و با هم صحبت می کنند. وقتی افراد “در ارتباط” هستند، متوجه خواهید شد که وضعیت بدن آنها به طور کلی منعکس کننده یکدیگر است. به عنوان مثال، اگر پای چپ خود را روی پای راست خود قرار دهید، طرف مقابل ناخودآگاه این وضعیت را با وضعیت خود منعکس می کند. این چیزی است که به طور طبیعی اتفاق می افتد، و اگر افراد را تماشا کنید، می توانید این نوع بازتاب را در دوستان نزدیک و افرادی که جذب یکدیگر می شوند، ببینید. همه اینها ناخودآگاه اتفاق می افتد و باعث می شود افراد با طرف مقابل احساس راحتی کنند.
بنابراین، مسلح به این اطلاعات، می توانید روی انجام آن آگاهانه کار کنید. اگر کسی هست که میخواهید با او ارتباط برقرار کنید، به طرز ماهرانهای وضعیت و رفتار او را منعکس کنید. به هشدار من در بالا مراجعه کنید تا مطمئن شوید که آنها را وسوسه نمی کنید که خود را جعل هویت کنند. این بسیار اشتباه به نظر می رسد و آشنای شما بلافاصله آن را انتخاب می کند. نه، باید ظریف باشد. قبل از تغییر موقعیت، 20 تا 30 ثانیه صبر کنید، و لزوماً تمام کارهایی را که انجام میدهند آینه نکنید (اگر شروع به خاراندن کاسه زانوی چپ خود کنند، انجام همین کار بسیار عجیب به نظر میرسد! مگر اینکه شما این کار را تصادفی انجام داده باشید). یک خارش در همان مکان!)
اما حتی اگر شریک مکالمه شما متوجه شد که شما موقعیت های او را منعکس می کنید (یا متوجه شدید که کسی با شما این کار را می کند)، در مورد آن عصبانی نشوید. تا زمانی که نیت شخصی که آینهکاری را انجام میدهد خوب باشد، فقط نشان میدهد که میخواهد شما را بهتر بشناسد و بهتر با شما کنار بیاید.