اگر میتوانستید دلیل علمی داشته باشید که باور کنید آنچه از قبل در قلبتان میدانید درست است، چه؟ آزمایشهای پس از مرگ: شواهد علمی موفقیتآمیز زندگی پس از مرگ (کتابهای جیبی) توسط گری ای. شوارتز، دکترا، چنین هدیهای را به کسانی که میدانند زندگی ابدی است، ارائه میدهد که روح مرگ بدن فیزیکی است که زنده مانده است. استاد دانشگاه آریزونا، دکتر. شوارتز و آزمایشات دوسوکور پیشگامانه او توجه زیادی را به خود جلب کرده است. روش شناسی او همه ایرادات شک برانگیز به تحقیق بقا را از بین می برد، به جز یکی – اینکه او اصلاً چنین تحقیقاتی را انجام می دهد.
به عنوان یک دانشمند، دکتر. شوارتز دوست دارد فرضیه بسازد و آنها را آزمایش کند. او معتقد است که کارش شواهدی را ارائه میکند که از این فرضیه حمایت میکند که سیستمهای انرژی اطلاعاتی زنده، پس از ایجاد، برای همیشه دوام میآورند – یعنی روحهای ابدی وجود دارند. او نمی گوید که “اثبات” زندگی پس از مرگ را دارد. او می پرسد که چگونه می توانید به دیگری ثابت کنید که شخص خاصی را دوست دارید؟ نه با آنچه میگویید و نه با آنچه انجام میدهید، زیرا این سخنان و اعمال میتواند انگیزهای غیر از عشق باشد. شما فقط از درون “می دانید” که آن شخص خاص را دوست دارید، اما چگونه آن را به شخص دیگری “ثابت” می کنید؟ این یک مشکل است. مشکل دیگر این است: از کجا می دانید که آنچه را که تجربه می کنید به درستی به عنوان “عشق” تعبیر می کنید؟ شاید واقعا چیز دیگری باشد. دکتر شوارتز پاسخ میدهد که فرآیند علمی به ما امکان میدهد وجود چیزهایی را استنباط کنیم که مستقیماً نمیتوانیم آنها را ببینیم، تا وجود چیزهای نامرئی مانند گرانش را تأیید کنیم. علم همچنین به ما این امکان را می دهد که تفسیرهای تجربه خود را ارزیابی کنیم، برخی از تفسیرها را رد کنیم در حالی که برخی دیگر را قابل اجرا می گذارد.
همه ما می دانیم که آزمایش های روانی نمی توانند وجود زندگی پس از مرگ را “ثابت کنند” زیرا تفسیرهای جایگزین بسیار زیادی از داده ها وجود دارد. به عنوان مثال، رسانه یا رسانه ها ممکن است توانایی های روشن بینی فوق العاده ای داشته باشند و به سادگی می توانند پاسخ هر سوالی را که پرسیده می شود بدون دریافت اطلاعاتی که توسط روح واقعی یک فرد متوفی منتقل می شود، “بدانند”. رد این فرضیه «ابر psi» تقریباً غیرممکن است. آزمایشات دوسوکور که دکتر. شوارتز گزارش می دهد، آنها مطمئناً شواهدی مبنی بر “انتقال غیرعادی اطلاعات” ارائه می دهند، اما هیچ آزمایشی نمی تواند به طور مطلق “ثابت کند” که اطلاعات از روح های غیر مادی آمده است. در عوض، دکتر. شوارتز جزئیات را در اطلاعات مبادله شده ارائه کرد. به عنوان مثال، هنگامی که یک رسانه اطلاعاتی را از فرد متوفی به خویشاوندان کم تحرک منتقل می کند، روح اغلب رسانه را تصحیح می کند، شوخی می کند و با رسانه تعامل می کند. اگر رسانه صرفاً اطلاعات را جذب می کرد و در گفتگوی واقعی با یک موجود هوشمند نبود، این نوع رویداد رخ نمی داد. نکته اصلی این است که ساده ترین توضیح برای همه داده ها این است که انتقال غیرعادی اطلاعات از ارواح زنده می آید. بنابراین او داده های علمی دارد که به ما امکان می دهد آنچه را که از قبل می دانیم درست است باور کنیم. پس چی؟
گری شوارتز چشم اندازی بزرگتر از اثبات اینکه زندگی از مرگ جان سالم به در می برد دارد. تحقیقات او دلیلی برای مشکوک شدن به وجود عشق در پشت آن ایجاد کرده است. این عشق است که باعث انتقال اطلاعات می شود – ارتباط بین شخص مورد علاقه در روح و فرد مورد علاقه در بدن فیزیکی. سر اسحاق نیوتن، مردی که جاذبه را کشف کرد، توضیح داد که این جاذبه ای که بین همه چیز در آفرینش وجود داشت، جلوه ای از عشق خدا بود. به عبارت دیگر، نیوتن جاذبه را با عشق یکی دانست. پروفسور شوارتز ادعا می کند که عشق انرژی جهانی است.
عشق چهره انسان را بر انرژی می بخشد. در مورد سیستم های اطلاعات انرژی که ما آنها را روح می نامیم. او همچنین بیان میکند که عشق است که بیشتر ارتباط بین رسانه روانی و سیستم اطلاعات انرژی، که به نام روح نیز شناخته میشود، ایجاد میکند. در بسیاری از نمونههای آزمایشهای خود، روح اطلاعاتی را منتقل میکرد که تأثیر کمتری بر نیازهای آزمایشی نسبت به انتقال عشق به خویشاوندان زنده داشت. به همان اندازه که یک روح انگیزه ای برای موفقیت آمیز کردن آزمایش نشان می داد و اطلاعات لازم را به اشتراک می گذاشت، ارتباطات دیگری نیز وجود داشت که انگیزه آن تمایل شدید روح به خویشاوند زنده برای تجربه عشقی است که همیشه و نه از جانب بستگان متوفی به زنده ها
مثل دکتر شوارتز نحوه مشارکت او در این تحقیق را بازگو می کند، عشق او به عشق همکارش به پدر مرحومش بود که او را برای بررسی فرضیه پس از مرگ الهام بخشید. کنجکاوی فکری وجود داشت، اما شاید به اندازه ای نبود که انتقادی را که چنین تحقیقاتی از سوی همسالان او برانگیخت، توجیه کند. این عشق بود که او را به عمل سوق داد. به عنوان پاداش موفقیت طرح آزمایشی او، که امکان کاوش علمی در مورد مسئله بقا را نشان داد، کار او به وضوح حضور ابدی و قدرت بی پایان عشق را آشکار کرد، که آفرینش را به هم پیوند می دهد و ارتباط و اجتماع را نه تنها ممکن می سازد. ، اما برای خود زندگی حیاتی است.